قسم و انواع آن و سایر موضوعات مرتبط به آن
تعریف سوگند
سوگند عبارتست از به شهادت طلبیدن خداوند متعال برای بیان امری به سود خود و به زیان دیگری.
الفاظ سوگند
ماده ۲۸۱ ق.آدم – سوگند باید مطابق قرار دادگاه و با لفظ جلاله (والله – بالله – تالله) یا نام خداوند متعال به سایر زبانها ادا گردد و در صورت نیاز به تغلیظ دادگاه کیفیت ادای آن را از حیث زمان، مکان و الفاظ تعیین مینماید. در هر حال فرقی بین مسلمان و غیرمسلمان در ادای سوگند به نام خداوند متعال نخواهد بود. مراتب اتیان سوگند صورتجلسه میگردد.
مبانی قانونی سوگند
- مواد ۱۳۲۵ تا ۱۳۳۵ ق.م؛
- مبحث هفتم از فصل دوم ق.آدم از مواد ۲۷۰ تا ۲۸۹؛
- آییننامه ترتیب اتیان سوگند مصوب ۱۳۲۱.
انواع قسم
الف) سوگند التزامی
سوگندی که در مراسم تحلیف خوانده میشود. این سوگند به عینالعقد معروف است که مورد نظر ما نیست و بیشتر در حقوق عمومی محل بحث است؛ مانند سوگند رئیس جمهور، نمایندگان مجلس، قضات، اعضای هیئت منصفه و وکلای دادگستری.
ب) سوگند اثباتی
سوگند قضایی یا اثباتی آن است که در دادگاه و با انجام تشریفات، واقعیتی را که به سود او است تایید میکند.
انواع سوگند اثباتی
۱. سوگند بتّی یا قاطع
قسمی است که منکر برای فیصله دادن دعوی یاد میکند. این نوع قسم حق مدعی است و تا زمانی که او درخواست ننموده، قسم دادن منکر ممکن نیست؛ زیرا ممکن است مدعی انتظار به دست آوردن دلیل دیگری را بکشد و نخواهد با استحلافِ منکر، دعوی را فیصله دهد و مشمول اعتبار مختوم نماید.
قسم بتّی برای رفع منازعه است و موجب برائت واقعی ذمه حالف نمیشود و حالف اگر به دروغ سوگند خورده باشد حق دیگری را به خود مباح نمیکند.
ماده ۱۳۲۸ ق.م – کسی که قسم متوجه او شده است در صورتی که بطلان دعوی طرف را اثبات نکند یا باید قسم یاد نماید یا قسم را به طرف دیگر رد کند واگر نه قسم یاد کند و نه آنرا به طرف دیگر رد نماید با سوگند مدعی، به حکم حاکم مدعیعلیه نسبت به ادعایی که تقاضای قسم برای آن داده شده است، محکوم میگردد.
ماده ۱۳۳۵ ق.م – توسل به قسم وقتی ممکن است که دعوای مدنی نزد حاکم به موجب اقرار یا شهادت یا علم قاضی بر مبنای اسناد یا امارات ثابت نشدهباشد، در این صورت مدعی میتواند حکم به دعوی خود را که مورد انکار مدعیعلیه است، منوط به قسم او نماید.
ماده ۲۷۰ ق.آدم – در مواردیکه صدور حکم دادگاه منوط به سوگند شرعی میباشد، دادگاه به درخواست متقاضی، قرار اتیان سوگند صادر کرده و در آن، موضوع سوگند و شخصی را که باید سوگند یادکند تعیین مینماید.
۲ سوگند استظهاری
قسم استظهاری برای نوع خاصی از دعاوی که دعوایی بر علیه میت باشد کارایی دارد و در جایی است که اصل حق برعلیه میت ثابت شده و بقاء آن در نظر حاکم مشکوک باشد.
ماده ۱۳۳۳ ق.م – در دعوی بر متوفی در صورتی که اصل حق ثابت شده و بقاء آن در نظر حاکم ثابت نباشد حاکم میتواند از مدعی بخواهد که بر بقاء حق خود قسم یاد کند.
در این مورد کسی که از او مطالبه قسم شده است نمیتواند قسم را به مدعیعلیه رد کند.
حکم این ماده در موردی که مدرک دعوی سند رسمی است جاری نخواهد بود.
تبصره ۲ ماده ۲۷۹ ق.آدم – چنانچه وراث خوانده متعدد باشند و خواهان شخص دیگری باشد پس از اقامه بینه توسط خواهان، ادای یک سوگند کفایت میکند.
شرایط حالف (یادکننده قسم)
- اهلیّت
ماده ۱۳۲۹ ق.م – قسم به کسی متوجه میگردد که اگر اقرار کند اقرارش نافذ باشد.
- لزوم انتساب عمل یا موضوع به حالف
ماده ۱۳۲۷ – مدعی یا مدعیعلیه در مورد دو ماده قبل در صورتی میتواند تقاضای قسم از طرف دیگر نماید که عمل یا موضوع دعوی منتسب به شخص آن طرف باشد. بنابراین در دعاوی بر صغیر و مجنون نمیتوان قسم را بر ولی یا وصی یا قیم متوجه کرد مگر نسبت به اعمال صادره از شخصآنها آن هم مادامی که به ولایت یا وصایت یا قیمومت باقی هستند و همچنین است در کلیه مواردی که امر منتسب به یک طرف باشد.
بنابراین حالف نمیتواند قسم یاد کند که ذمه شخص دیگری مشغول نیست یا او مرتکب جرمی نشده است؛ بلکه فقط میتواند بر عدم اشتغال ذمه خودش قسم یاد کند.
سوگند از اموری است که به شخصیّت و اعتقاد و ایمان شخص بستگی دارد به همین جهت ولی یا قیّم محجور نمیتواند به نمایندگی او سوگند یاد کند و قسم متوجه او نیست؛ بنابراین قانون تصریح کرده که نسبت به دعوی بر صغیر و مجنون نمیتوان قسم را بر ولی یا وصی یا قیّم متوجه کرد؛ یعنی دعاوی که ولی یا وصی یا قیّم به نمایندگی دخالت دارند از قسم نمیتوان استفاده کرد؛ اما هر گاه در ارتباط با اقدامات و اعمال ولی یا قیّم دعوایی مطرح باشد استفاده از سوگند ممکن خواهد بود؛ برای مثال قیّم در ارتباط با اداره امور محجور معاملاتی انجام دهد و دریافتها و پرداختهایی دارد و در این رابطه با افرادی اختلاف پیدا میکند و در طرح دعوی از سوگند استفاده میشود و اتیان سوگند از جانب او چون مربوط به عمل خود او است منعی ندارد؛ اما اگر اختلافی در رابطه را اموال محجور مطرح باشد و قیّم به عنوان خوانده از جانب محجور دفاع کند خواهان نمیتواند قسم را متوجه قیّم سازد و این حکم در مورد وصی و ولی هم صادق است.
- لزوم مباشرت حالف در ادای قسم
ماده ۱۳۳۰ ق.م – تقاضای قسم قابل توکیل است و وکیل در دعوی میتواند طرف را قسم دهد لیکن قسم یاد کردن قابل توکیل نیست و وکیل نمیتواندبه جای موکل قسم یاد کند.
نکول از سوگند
ماده ۱۳۲۸ ق.م – کسی که قسم متوجه او شده است در صورتی که بطلان دعوی طرف را اثبات نکند یا باید قسم یاد نماید یا قسم را به طرف دیگر رد کند و اگر نه قسم یاد کند و نه آنرا به طرف دیگر رد نماید با سوگند مدعی، به حکم حاکم مدعیعلیه نسبت به ادعایی که تقاضای قسم برای آن داده شده است، محکوم میگردد.
آثار قسم
- قاطع بودن قسم.
ماده ۱۳۳۱ ق.م – قسم قاطع دعوی است و هیچ گونه اظهاری که منافی با قسم باشد از طرف پذیرفته نخواهد شد.
- بتی بودن سوگند.
ماده ۱۳۳۳ ق.م – در دعوی بر متوفی در صورتی که اصل حق ثابت شده و بقاء آن در نظر حاکم ثابت نباشد حاکم میتواند از مدعی بخواهد که بر بقاء حق خود قسم یاد کند.
- مجازات قسم دروغ.
ماده ۶۴۹ ق.ما: هرکس در دعوای حقوقی یا جزائی که قسم متوجه او شده باشد سوگند دروغ یاد نماید به شش ماه تا دوسال حبس محکوم خواهدشد.